آرشآرش، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

کوچولوی دوست داشتنی ما

ويزيت دوم بهمن ماه

سلام قند عسلم، پسر گلم ديروز يعني 26 بهمن باز رفتم دكتر، وزنم 78 و نيم بود. فشارم و ضربان قلب تو هم خوب بود ولي سونوگرافي نكردم چون زمان زيادي از سونوي قبلي نگذشته بود. هر دفعه نسبت به دفعه قبل ضربان قلبت قويتر ميشه چون داري بزرگ ميشي عزيزم. ويزيت بعدي 12 اسفنده راستي امروز رفتم تو ماه نه... اين يعني اينكه هر لحظه ممكنه تو بخواي به دنيا بياي ولي انشاالله سر وقت خودت پا به زندگي ما ميذاري...
27 بهمن 1393

ويزيت بهمن ماه

سلام پسر گلم... خوبي عزيزم؟ 5 بهمن ماه براي ويزيت رفتم دكتر. همه چي خدا رو شكر خوب بود. وزنم 79 كيلو و وزن تو 2 كيلو و 600 گرم شده بود. داري تپل ميشي عزيز دلم. صداي قلبت هم خوب بود. براي 26 بهمن دكتر بهم وقت داده آخه تو ماههاي آخر دو بار ميرن براي چكاپ. اين روزا مشغول چيدن سيسموني تو هستم. باباي گلت حسابي بهم كمك كرد تا بتونم اتاقت رو اونجوري كه ميخوام بچينم. دست گلش درد نكنه. اگه اون نبود من واقعا نميدونستم دست تنهايي چكار كنم. مادربزرگ بابايي هم چند روز پيش فوت كرد. بابايي خيلي دوستش داشت. خدا رحمتش كنه. حيف كه نتونست تو رو ببينه. راستش از وقتي تو اومدي تو دل ماماني اتفاقات خوب و بد زيادي افتاده... عقد دايي كوچيكه، عروسي پسر داييم...
21 بهمن 1393
1